سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات روزانه ما در رستوران ملایری


ساعت 1:2 صبح یکشنبه 85/7/30

سلام سلامی به گرمای دل عارفان که بهار دلشان پائیز است من برگشتم این بار نه با غم نه بار غصه بلکه با امید به فردا

آمده ام تا باز بنویسم این بار میخواهم از خانوادهایی بنویسم که دست به دست هم دادن و یک محیت کاری خوب و جالب را ا

یجاد کرده اند تو ایممدت میخوام از دوستانی براتون بگم که دنیای اطرافشون ثانیه هاشون برای خود من تجربه بوده از فردا 

یکی یکی بهتون معرفیشون میکنم http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/123.gif

اما در این میان دیگر دست نوشته های شبانه ام را نمیسوزانم بلکه انها را در اینجا برای شما دوستای خوبم به یادگار میگذارم

 امید وارم حرفهای که میزنم زیاد به کسی بر نخره اگر جکی خاطره ای خنده دار هم تعریف شد تنها به خاطر خندوندن شما

همراهان همیشگی هستشhttp://www.parsiblog.com/Images/Emotions/146.gif


¤ نویسنده: مانی آسمانی

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0

:: کل بازدیدها ::
1146

:: درباره من ::

خاطرات روزانه ما در رستوران ملایری

مانی آسمانی
تها میتوانم بگویم به دنبال کسی هستم که نمی شناسمش اما میتونم و دوستش دارم به نظر شما عجیبم؟!

:: لینک به وبلاگ ::

خاطرات روزانه ما در رستوران ملایری

:: اوقات شرعی ::

:: خبرنامه وبلاگ ::